ایران بدون فرزند، آیندهای بیصلابت
ایران بدون فرزند، آیندهای بیصلابت

قدرت ملتها از دل انسانهایی برمیخیزد که اندیشه دارند، اراده میکنند و برای ساختن آیندهای بهتر میکوشند. پیشرفت و اقتدار، پیش از هر چیز، به کیفیت و توان سرمایه انسانی بستگی دارد، جایی که جوانان، دانش، انگیزه و پایداری، ستونهای اصلی حرکت ملی را تشکیل میدهند.
در مسیر تمدنسازی نوین اسلامی، جوانان پیشران حرکت جامعه و نقشی سرنوشتساز و غیرقابل جایگزین دارند. حضور پرانرژی و خلاق نیروی انسانی جوان، بنیانهای علمی، اقتصادی، دفاعی و فرهنگی کشور را تقویت کرده و به مثابه سپری راهبردی، پایداری ملت را در برابر تلاطمهای شتابزده جهان امروز تضمین میکند.
نیروی جوان ضامن پایداری در میدانهای علم، فناوری، فرهنگ، تولید و امنیت است. ارتشها و نیروهای بازدارنده، بدون بدنهای از جوانان مؤمن، متخصص و انگیزهمند، تنها پوستهای از قدرت به شمار میروند. هرچه جامعه از میانگین سنی جوانتر برخوردار باشد، توان بیشتری برای تغییر، اصلاح و رشد دارد. از سوی دیگر، کاهش جمعیت فعال، چرخه اقتصاد را دچار رکود تدریجی، وابستگی فزاینده و پیری ساختاری میسازد.
بر پایه آموزههای قرآنی، تکثیر نسل مأموریتی الهی است. آنجا که خداوند در آیه ۷۲ سوره نحل میفرماید:
«وَاللهُ جَعَلَ لَكُم مِّن أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّن أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً»
در گفتمان امنیت ملی، افزایش جمعیت جوان به معنای افزایش ضریب بازدارندگی در مقابل تهدیدهای دشمنان است.
از منظر اقتصادی نیز، کشورهایی که دارای نیروی کار پرتعداد و خلاق هستند، قابلیت ایجاد جهش در تولید و استقلال به خصوص در شاخههای غیر نفتی را دارند. اقتصاد مقاومتی بدون پشتوانه انسانی، رؤیایی ناکام خواهد بود. تجربه جهانی نشان داده است که کشورهایی نظیر چین و هند بهواسطه جمعیت جوان خود، توانستهاند به قطب تولید و نوآوری جهانی بدل شوند.
در دیپلماسی جهانی، «ظرفیت جمعیت» یک عامل تعیینکننده برای جذب سرمایهگذاری خارجی است. کشوری که جمعیت جوان و بازار فعال دارد، همواره مورد توجه سرمایهگذاران و شرکتهای بینالمللی است. تحلیلگران غربی بارها اذعان کردهاند که ایران، با وجود موقعیت راهبردی، اگر نتواند بحران جمعیت را مدیریت کند، از مدار رقابت منطقهای کنار گذاشته خواهد شد.
ایران در مسیر گذار جمعیتی، به مرزهای یک فروپاشی خاموش نزدیک میشود. جمعیتی که با شتابی نگرانکننده رو به سالمندی میرود، فرصتهای طلایی توسعه را یکییکی میسوزاند و پشت سر میگذارد. نسل امروز، آخرین پل عبور به سوی فردایی است که فرصتهایش در سایه بیتوجهی به جمعیت، هر روز باریکتر میشود و به سوی آینده تاریکی می رود که بدون سرمایه انسانی جوان، تنها خاطرهای مبهم از شکوه گذشته خواهد بود.
رفع این مشکل راهبردی، مستلزم مجموعهای از اقدامات پیوسته، عالمانه و البته شجاعانه است. اصلاح سیاستهای حمایتی از خانواده، ایجاد مشوقهای واقعی و پایدار برای فرزندآوری، بازتعریف نگاه فرهنگی به فرزند و خانواده در رسانهها و نظام آموزشی، بازسازی اعتماد اجتماعی نسبت به آینده و کاهش هزینههای زندگی جوانان، بخشی از این بسته نجاتبخش است.
نهادهای مسئول باید با بینشی روشن اهمیت موضوع را درک کنند که تصمیمات امروز در حوزه جمعیت، تأثیرات غیرقابل بازگشتی بر امنیت، اقتصاد، فرهنگ و جایگاه جهانی ایران در دهههای آینده خواهد گذاشت. اکنون در لحظهای تاریخی ایستادهایم که در صورت فقدان رویکردی جامع، علمی و فرابخشی، حتی انباشت ثروت، فناوری پیشرفته و موقعیت ژئوپلیتیکی نیز نخواهد توانست پیامدهای آن را جبران کند.
ایران، نباید به کشوری با قلمرو وسیع اما بدون جمعیت مؤثر تبدیل شود. سرزمینی خاموش که روی نقشه است، اما در معادلات آینده جهان جایی ندارد و حتی فراتر از آن دیگر نیرویی برای ایستادن، ساختن و دفاع کردن ندارد. کاهش جمعیت، بیهیاهو و تدریجی، ریشههای اقتصاد، امنیت و فرهنگ را میساید. این تهدید خزنده، در بطن آینده ایران جاری است و ادامه این مسیر، جمعیت را از ما نمیگیرد، بلکه توان زیستپذیری یک ملت را از درون تهی میکند.
عباس جعفری
مسئول کارگروه حکمرانی بسیج اساتید استان قم
افزودن دیدگاه جدید